تاثیر نماز بر سلامت جسمی کودکان
و أمر اهلک بالصلوه واصطبر علیها
و خانواده ات را به نماز و صبر نمودن بر آن امر کن ( سوره مبارکه طه ـ آیه شریفه 132 )
پزشکان اطفال ضرب المثل مشهوری بدین مضمون دارند که " کودکان " هرگز
بزرگسالان کوچک نیستند. بدین معنا که عوالم روانی وحتی جسمی کودکان به کلی
متفاوت از بزرگسالان است و جا دارد حتی آنها را نوع دیگر از انسان به حساب
آوریم و در بعد بررسی فواید پزشکی نماز ، نکات متعددی را به سلامتی کودکان
، جدای از بزرگسالان اختصاص دهیم. اما از آنجا که بنا را بر اختصار گذاشته
این تنها طی دو نکته و به گونه ای فهرست وار ، از برخی تاثیرات مستقیم و
غیر مستقیم نماز بر سلامت جسمی و روانی کودکان ، سخن می گوییم .
سلامت کودکان ، از آرزوها و ایده آلهای همه جوامع بشری است و از این رو
مجامع بین المللی متعددی با قصد حمایت از سلامتی و کمک به پیشرفت کودکان ،
بوجود آمده اند . اما آنچه که کمتر مورد توجه همه این مجامع بوده است ،
شاید توجه به نقش بی نهایت عمیق دستورات دینی در ایجاد سلامتی اطفال باشد
.
بعنوان مثال حدود دو دهه پیش ، مجامع علمی جهان ، شیرمادر را
برای شیرخواران ، بی کفایت تشخیص دادند و اقدام به تهیه شیر خشکی که گمان
می بردند ، مفیدتر از شیر مادر است ، نمودند و انواع و اقسام شیر خشک را
با تبلیغات وسیع بر له آنها و علیه شیر مادر ، به بازار فرستادند ، این در
حالی بود که از قرنها پیش در آیات استوار قرآن از جمله آیه شریفه 233 از
سوره مبارکه بقره و آیه 12 از سوره مبارکه لقمان ، چند بار تاکید بر
استفاده از شیر مادر ، آن هم تا دو سال شده بود . با این وجود بسیاری از
مادران ( از جمله حتی مادران مسلمان ) ، گول تبلیغات علمی را خوردند و به
کودکان خود به جای حیاتی ترین و سلامتی بخش ترین ماده غذایی که توسط
آفریدگار هستی تولید و توصیه شده بود ، شیر خشک بی خاصیت و بسیار مضر
ساخت انسانها را خوراندند .
اما با پیشرفت بیشتر دانش و تجهیز
بیشتر آزمایشگاههای علمی ، چند سال بعد برخی برتریهای شیر مادر ،روشن شد و
این بود که دامنه تبلیغ علیه آن محدود تر شد و علم نسبی بشر اعلام کرد : "
شیر مادر ، تا حداقل 6 ماه مفیدترین ماده غذایی برای کودکان است " که این
دستور نیز هنوز ، با دستور قرآنی ، کمی متناقض به نظر می رسید ، تا این که
آخرین تلاشهای بشر برای شکافتن هر چه بیشتر محتویات شیر مادر و شناسایی
اجزای آن به نتیجه رسید و کار بدانجا کشید که سرانجام در سالهای اخیر ،
علم به این حقیقت اعتراف کند که : شیر مادر ، آن هم تا دو سال ، ضروری
ترین ، اساسی ترین و حیات بخش ترین نیاز کودک به شمار می آید و محرومیت
کودک از شیرمادر ، او را در معرض طیف بسیار وسیعی از بیماریهای جسمی و
روانی ، قرارمی دهد . و آیات شکوهمند قرآن و فرمایشات معصومین (ع) در این
مورد همچنان استوار و درخشان بر جای خود بود .(1)
با
این قیاس ، می توان نتیجه گرفت وقتی که یکی از ساده ترین دستورهای قرآنی
غنایی تا بدین حد مثلا " در تامین سلامت کودکان دارد ، دستورات مؤکد و
مکرر آن ( مثل نماز ) دیگر تا چه پایه ای مفید و سودمندند .
واقعیت این است که سودمندی " نماز در سلامت جسمی کودکان ، بوضوح قابل
مشاهده است . از جمله این که با پایبندی به نماز در جامعه می توان به
راحتی با آن گروه از بیماریهای مادرزادی بسیار شایع در نوزادان که بر اثر
فسادهایی مانند اعتیاد ، الکلیسم ، بیماریهای مقاربتی و .. بوقوع می
پیوندد ، وداع نمود . " کودک آزاری " که بخش مهمی از علل بستری و مراجعه
کودکان به مراکز پزشکی و روانپزشکی را تشکیل می دهد ، در پرتو نماز و در
جامعه نمازگزار ، بی معنی به حساب می آید . عفونت های گوناگونی که در
کودکان ایجاد بیماری می کنند توسط نماز تعدیل می شوند بعنوان مثال به
اثبات رسیده است که بخش مهمی از مرگ و میر نوزادان در بدو تولد به دلیل
تماس با بدن آلوده اطرافیان ( از جمله دستهای آنها ) است . که طهارت دائمی
ناشی از نماز می تواند یک عامل مهم پیشگیری از این قبیل مرگها باشد . که
اگر به این قبیل مثالها ، فواید دیگری ناشی از زندگی یک کودک ، درر
خانواده های مذهبی را ، اضافه بکنیم ، مثلا " به سنت حسنه ختنه اطفال ،
که خطر عفونتهای ادراری را در آنها تا یکصد برابر ، کاهش می دهد و یا عادت
پیدا کردن به مسواک و .. را اضافه نماییم خواهیم دید که چگونه تعالیم
اسلامی ، کودکان را در معرض سلامتی جسمانی قرار می دهد. یا این که آموزش
وضو به کودکان ، که در واقع نوعی آموزش پاکیزگی و طهارت به آنهاست و از
آنجا که بخش عمده ای از بیماریهایی عفونی شایع در اطفال از جمله حصبه (
تیفوئید ) ، فلج اطفال ، هپاتیت A و .. از طریق مدفوعی ـ دهانی ( Fecal
- Oral) انتقال می یابند ، می توان با بهره از طهارت ناشی از نماز ، از
میزان بروز و شیوع این بیماریها به شدت کم نمود ، همانطور که امروزه در
ممالک پیشرفته غربی ، آموزش شستن دستها قبل از صرف غذا ( که اتفاقا " با
اوقات نماز ، تقریبا " مقارنت دارد ) از اصول اولیه ای است که به اطفال ،
در مدارس ابتدایی ، آموزش داده می شود .
علاوه بر محاسن جسمی
بسیار متعددی که از زندگی یک کودک در یک خانوداه مومن و نمازگزار ، برای
او حاصل می شود ( از جمله این که مادر با تقوی و مومن کودک ، با اقتدای به
قرآن و سخن معصومین (ع) کودکش را تا دو سال کامل شیر می دهد و این وظیفه
بی نهایت بزرگ را به بهانه های پوچ و واهی ، از جمله اشتغال در بیرون منزل
و .. رها نمی کند و در نتیحه کودک خود را در مقابل طیف بسیار وسیعی از
بیماریهای مرگبار جسمی و روانی و انحرافات و اعتیادات و .. در آینده ایمن
و واکسینه می کند ) (2) . می توان بدین نکته مهم نیز توجه
نمود که ملکه شدن عادت حسنه نماز ،در کودک صرفنظر از عظمتهای عبودی بیشمار
آن و صرفا " از دیدگاه پزشکی ، به خاطر محاسن بهداشتی و طبی بیشماری که بر
نماز مترتب است ( و ما به قسمت کوچکی از آنها در این مجموعه مقالات اشاره
کرده ایم ) سبب خواهد شد که همه این محاسن بیشمار در آینده ،کودک را
همراهی کند و او را در راه ساختن زندگی سالم و موفق یاری دهد .